به گزارش بیداربورس، دو کارشناس بازار سرمایه در خصوص تصویر ناواضح دماسنج بورس با بازدهی بیش از ۳۰ درصدی شاخص و بسته شدن برخی پرتفوها با زیان ۵۰ درصدی در گفت و گو با دنیای اقتصاد توضیحاتی ارائه کردند.
کشمکش بر سر نماگرهای ناقص
احمد اشتیاقی: بازار سهام با دو شاخص متفاوت سر و کار دارد. شاخص کل و هموزن دو شاخص بحثبرانگیز بورس هستند که در محاسبه آنها اما و اگرهای فراوانی وجود دارد. حرکت شاخصها میانگین بازدهی سرمایهگذاران در بورس را نشان میدهد. با این حال برخی ابهامات منجر شده سهامداران با تفاوتهایی در روند سوددهی پرتفوی مواجه باشند. به همین دلیل شاخص بورس که نشاندهنده شاخص قیمت و بازده نقدی TEDPIX است، معمولا محل اختلاف در میان اهالی بازار سهام است. در سالهای گذشته با توجه به اینکه محاسبه شاخص بورس مبهم است، جدال بر سر اعداد و ارقام آن نیز مشکل ساز بود.
شاخص کل و هموزن تصویر واضحی از میزان بازدهی روند سرمایهگذاران خرد نشان نمیدهند. در بوجود آمدن این وضعیت عوامل مختلفی دخیل هستند. بنگاههای بورسی بزرگ با توجه به میزان سرمایهای که در این بازار به خود اختصاص دادند، نقش پررنگی در روند شاخص کل ایفا میکنند این در حالی است که در مورد شاخص هموزن این قضیه دقیقا برعکس عمل میکند. به گونهای که در مسیر صعودی شاخص هموزن در اغلب موارد شرکتهای با ارزش پایینتر بازار در مسیر افزایشی قرار میگیرند. این موضوع سبب شده اطلاع دقیقی در مورد میزان سرمایهگذاریهای خرد در دسترس نباشد. به این ترتیب یکی از نکات منفی عملکرد شاخصها همین امر است.
با توجه به اینکه برخی از سرمایهگذاران خرد ممکن است پرتفوی را با سهام بزرگ و با ارزش بازار بالا بسته باشند و برخی دیگر با نمادهای کوچکتر، میزان بازدهیها متفاوت خواهد بود. دستیابی به سلیقه سهامی سرمایهگذاران از مواردی است که به دلیل ضعف کارکرد شاخصها با چشمانداز تاریک مواجه است. شاخصهای فعلی براساس افزایش یا کاهش نمادهای بازار سرمایه بدست میآیند و اطلاعات درستی به مخاطب نمیدهند. این شرایط در حالی است که کارشناسان بازار سرمایه از نقص نماگرهای بورسی انتقاد کردند. با این حال سازمان بورس علاقهای به برطرف کردن این مشکلات ندارد. بورس های بزرگ و مطرح جهانی نیز با شاخصهای بیعیب و نقص فعالیت میکنند و امکان خطا در نحوه عملکرد آنها وجود ندارد.
اما در بورس ایران شرکتهای بزرگ یا همان شاخصسازها میتوانند جریان واقعی داد و ستدها را پنهان کنند. به همین دلیل در برخی مواقع که بازار در وضعیت رخوتانگیزی قرار میگیرد، سیاست گذار به واسطه سهام شرکتهای بزرگ، وضعیت بازار را مثبت جلوه میدهد در حالی که ممکن است سایر نمادها هیچگونه رشدی را در کارنامه به ثبت نرسانده باشند. حتی زمانی که شاخص از سطح ۱.۱ میلیون واحد عبور کرد این پرسش بوجود آمد چرا بهرغم رشد شاخص کل، برخی پرتفوها ثابت ماندند. سیاست گذار بورسی با طراحی یک شاخص جدید میتواند تا حدودی واقعیت بازار سرمایه را نمایان کند. به نظر میرسد طراحی شاخصی جدید متشکل از شاخص کل و هموزن با ضرایبی مشخص بر ابهامات و نقایص کنونی پایان دهد.
انتفاع از نواقص نماگرهای بورسی
علیرضا تاجبر: بررسیها نشان میدهند بزرگترین ضعف شاخص کل به عنوان دماسنج بورس این است که امکان دستکاری و دخالت در روند افزایشی یا کاهشی آن به راحتی فراهم است. تجربه نیز نشان میدهد بارها متولیان مربوطه در راستای حفظ ظواهر امر، اقدامات حمایتی در خصوص خرید سهام شرکتهای شاخصساز انجام دادند تا بر پایه عیوب نماگرها دست به اقدامات پنهانی و مصنوعی بزنند.
نوسانات شاخص و اعداد و ارقام بدستآمده از نماگرها از اهمیت بسزایی برخوردار است اما شاخص کل از همان ابتدا عملکردی مبهم و ناقص را به نمایش میگذاشت. به گونهای که سیاست گذار در جهت رفع این نواقص، شاخص هموزن را تعریف کرد و تا حدودی بر مشکلات پیشآمده فائق آمد. اما در اخبار و آمار اقتصادی آنچه مورد استناد قرار میگیرد، روند شاخص کل است، عملکرد بازار مبهم است و با پرتفوها و روند بازار همخوانی چندانی ندارد.
عملکرد شاخص کل نشاندهنده روند صحیح بازار نیست و بهراحتی قابلیت کنترل و دستکاری را دارد. مدتهای زیادی است که فعالان بازار سهام خواستار بازنگری در فرمول محاسبه نماگرها شدند اما اصلاح فرمول محاسبات شاخص کل همچنان با ضعف در حال اجرا است. به نظر میرسد سازمان بورس عزم جدی برای برطرف کردن این نقایص و چهره واقعی بازار ندارد.
نخستین منتفع این وضعیت پرابهام سازمان بورس است که با گزارشدهی و جهتدهی به بازار، وضعیت متفاوتی از آنچه در حال اتفاق افتادن است ارائه میدهد. عدد شاخص از متغیرهای مهم اقتصاد و بازار مذکور محسوب میشود. شاخص کل برای اصلاح نیاز به تغییرات بنیادی دارد که به نظر میرسد در سیاستهای فکری مدیران فعلی سازمان بورس گنجانده نمیشود.
شاخص هموزن باید به شاخص کل تغییر ریل دهد. بررسیها نشان میدهد شاخص کل ظرفیت این را دارد که نمایانگر تغییرات بورس باشد. به عنوان مثال وقتی بازدهی بورس ۳۰ درصد است منظور عملکرد شاخص کل است نه عملکرد بازار. سرمایهگذاران نیز نسبت به این نقیصه گلایهمند هستند. ممکن است برخی پرتفوها با زیان ۵۰ درصدی بسته شده باشند و عملکرد شاخص کل به اتکای چند سهم بزرگ بیش از ۳۰درصد باشد.
برخی تحلیلگران معتقدند میتوان با حفظ فرمول عملکرد شاخص هموزن و اعمال تغییرات بنیادی در نحوه محاسبه شاخص کل، مشکل نماگرها را برطرف کرد. محاسبه شاخص کار سختی نیست اما نیازمند کار علمی و فنی است. با اعمال برخی تغییرات در نحوه محاسبه و فرمول شاخصها میتوان وضعیت را بهبود بخشید. شواهد حاکی از آن است انتفاع از وضعیت مبهم عملکرد شاخصها بر واقعیت بورس ارجحیت دارد.
نظر شما